گفت: اینها افسارهایى است که به سر بنىآدم مىزنم و آنها را به طرف گناه مىکشانم.
گفت: آن زنجیر کلفت براى کیست؟
گفت: این براى یک آدم خیلى گردن کلفتى است.
گفت: چه کسى؟
گفت: شیخ انصارى؛ اتفاقا دیشب زدم به سرش و چند قدم آوردم، ولى زد و آن را پاره کرد.
بعد آن شخص گفت: حالا افسار ماها کجاست؟
شیطان گفت: شما که افسار نمىخواهید، شما دنبال من هستید! این افسار مال آنهایى است که دنبال من نمىآیند.
مشابه همین قضیه برای مقدس اردبیلی رحمه الله علیه نیز نقل شده است.